بزرگترین سایت تفریحی |
|||
سخن در باب عدم احراز صلاحیت آیت الله هاشمی این روزها به کرات شنیده می شود و بسیاری از بزرگان در این مورد سخن ها گفته و نقدهایی نگاشته اند. در این میان دو نکته کوتاه قابل توجه است: اول سخن ، شاید اندکی تکراری به نظر آید و بسیاری آن را شنیده و یا خود به چنین نتیجه ای رسیده باشند، اما اگر از شوک عدم احراز صلاحیت هاشمی برون آییم و این اتفاق را ورای دلایل و تبعات احتمالی آن تحلیل کنیم، به نکته ای باریکتر از مو می رسیم که تا حدی معادلات را تغییر می دهد. هاشمی که در بحرانیترین مراحل و سختترین شرایط و مشکلات و در حیات امام و دوران رهبری از هیچ ایثاری مضایقه نکرده، اینبار ناخواسته با عدم احراز صلاحیتش ، تمکین بر نظر شورای نگهبان و تاکیدش بر عمل به مر قانون ، ضمن آنکه بهت و حیرت جریانات مشکوک سیاسی را فراهم آورد، باعث شد افکار عمومی حتی نیم نگاهی به رد صلاحیت آقای مشایی نداشته باشند. ماجرای عدم احراز صلاحیت اقای مشایی – که طی ماههای اخیر به عنوان مهمترین اتفاق و حادثه ایام انتخابات پیش بینی می شد – تاکنون کمتر هزینه ای برای نظام و کشور نداشته است. این بی توجهی و بی تفاوتی افکار عمومی نسبت به کاندیدای جناب احمدی نژآد به حدی شدید و غلیظ است که اگر نامزد مذکور، مقابل پاستور و چشم عکاسان، اقدام به خودسوزی هم کند، چندان توجهی به سوی او جلب نمی شود، چرا که دل ها و نگاهها، سویی دگر است. دوم. حال که جناب آقای هاشمی بهر دلیلی – که سخن در باب آن بماند به وقتش – احراز صلاحیت نشدند، خوب است در این فرصت کم باقیمانده، از دو کاندیدای همصدا و همراه (آقایان روحانی و عارف) دعوت به عمل آورده و ضمن کمک برای کناره گیری یکی از آنان به نفع دیگری، خود و همطرازان و همفکرانش، تمام قد از کاندیدای نهایی حمایت کرده و ستادهای تعطیل شده ی خود را جهت حمایت از او ترغیب کنند. گوآنکه که شاید کمتر از ۳۰ درصد حامیان آیت الله، حاضر باشند به جای رای دادن به او، نام نامزد مورد نظر وی را به صندوق بیاندازند، اما در هرحال با توجه به شرایط حساس داخلی و خارجی ایران، چنین اقدام و تدبیری از سوی آیت الله ضروری به نظر می رسد، حتی اگر ۱۰ درصد حامیان هاشمی، درخواست او را بپذیرند و آقایان به طعن و کنایه چنین بگویند که «دیدید رای شما چقدر بود»… البته نگارنده معتقد است با توجه به شوریدن احساسات و عواطف در جامعه و حامیان کثیر ایت الله و درک شرایط کشور از سوی آنان، تصمیم سرنوشت ساز هاشمی می تواند ضمن بازگرداندن شور و نشاط انتخاباتی و حرکت در مسیر تحقق «حماسه سیاسی» مورد نظر رهبری معظم، دوم خردادی حماسی تر را نوید دهد و نقطه عطفی در تاریخ انقلاب اسلامی باشد. در این میان، شاید کم نباشند کسانی که اتفاقات اخیر را ظلم به هاشمی دانسته و معتقدند او باید معترضانه صحنه انتخابات را ترک کند. این عزیزان – ضمن احترام برای این نوع عقیده – ظاهراً نمی دانند که هاشمی شخصیت وابسته به فلان جناح و گروه نیست و هدفش از ورود به این عرصه، نه کسب قدرت که حل مشکلات ، معضلات و سربلندی کشور و نظام است. این بزرگواران بدانند که امروز، در میدان باید بود نه آنکه گوشه ای نشست و اعتراض کرد. فرصت برای اعتراض و به چالش کشیدن تندخویان و هتاکان، زیاد است. آیت الله که با نهادن همه ی اعتبار و آبروی خود در طبق اخلاص، فداکارانه به ماراتن انتخابات قدم گذارده، بی تردید دیگر نگران حیثیت ۷۰ ساله ی مبارزاتی خود نیست، گوآنکه برخی جریان ها بی وقفه به دنبال دستمایهای برای هتک و بی آبرو کردن او هستند، اما او به واسطه ی همین تندخویی ها و دم برنیاوردن ها، محبوب قلوب مردم شده. او با خدا معامله کرده و هدفش اعتلای نظام و حل مشکلات داخلی و خارجی در معیت رهبر معظم اتقلاب اسلامی است، چندان که او در نخستین بیانیه خود چنین گفت که «برای اینجانب، اعتلای ایران اسلامی و تقویت مکتب اهل بیت (ع) بسیار مهمتر از آنست که برای انجام وظیفه و تکلیف خویش به تعریف و تمجید اختلافبرانگیز دشمنان دانا و تهدید، تحدید، بداخلاقی و تخریب دوستان نادان توجه نمایم؛ آنگونه که یک سرباز در دفاع از آرمانهایش، جانش را در طبق اخلاص مینهد، من نیز آبرو و اعتبارم را که در طول نیم قرن گذشته از انقلاب اسلامی و مردم گرفتهام برای اسلام، انقلاب و مردم و اعتلای میهن به دست میگیرم و با تأکید بر اعتدال علوی که چپ و راست، افراط و تفریط را ضلالت و گمراهی میداند، پا به میدانی گذارم که قبلاً در سالهای پس از جنگ ۸ ساله حزب بعث علیه ایران که نتیجه آن ویرانی ۵ استان کشور و نابودی زیرساختها و امکانات بود، تجربه کرده بودم» جناب آقای هاشمی! جنابعالی ثابت کردید که مرد میدانید و نه اهل قهر و گوشه گیری. گو آنکه خود اهل تدبیرید و آینده نگر، اما تا این شور نمرده، کاری باید…وقت تنگ است، تصمیمی باید… ادامه مطلب ... موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها تبادل لینک هوشمند نويسندگان |
|||
|